انیس کنج تنهایی کتاب است فروغ صبح دانایی کتاب است
بود بی مزد و منت اوستادی ز دانش بخشدت هر دم گشادی
ندیمی مغز داری پوست پوشی به سر کار گویایی خموشی
درونش همچو غنچه از ورق پر به قیمت هر ورق زان یک طبق در
ز یک رنگی همه هم روی و هم پشت گر ایشان را زند کس بر لب انگشت
به تقریر لطایف لب گشایند هزاران گوهر معنی نمایند